کار کردن بهعنوان یک مهندس مستلزم توجه به جزئیات و داشتن مهارتهای فنی و تحلیلی عالی است. اما هر مهندس ماهری لزوما نمیتواند یک رهبر عالی هم باشد. مدیریت تیم مهندسی مجموعهای از نقشهای متفاوت است؛ رهبری فنی، مدیریت پروژه و حتی روانشناسی آماتور بخشهای مختلف این شغل هستند. اما میتوانیم ایجاد تیمهای عالی را مسئولیت اصلی یک مدیر تیم مهندسی بدانیم. یعنی یک مدیر مهندسی باید بتواند از تکتک اعضای تیم برای حرکت بهسوی اهدافی که سازمان تعیین کرده، بهترین استفاده را ببرد. اما مدیران تیم مهندسی باید چه کارهایی انجام دهند؟ آیا آنها واقعا ارزش افزودهای برای سازمان ایجاد میکنند؟ اگر شما هم میخواهید از مرحله مهندسی به مرحله مدیریت تیم مهندسی برسید، باید مهارتها و ویژگیهایی را در خود تقویت کنید. در این مقاله به بررسی وظایف و مهارتهای مدیر تیم مهندسی میپردازیم و عوامل شکست در مدیریت تیم مهندسی را برایتان برمیشمریم. با ما همراه باشید.
وظایف مدیر تیم مهندسی چیست؟
قبل از اینکه وظایف مدیر تیم مهندسی را بیان کنیم، بهتر است بدانیم مدیر مهندسی کیست و مدیریت تیم مهندسی چیست؟ مدیر تیم مهندسی فعالیتها را هماهنگ کرده و به برنامهریزی و هدایت تیم میپردازد. او در کنار این کارها، باید وقت خود را برای نظارت بر اعضای تیم صرف کند. مدیران تیم مهندسی مسئول توسعه مفاهیم کلی محصولات جدید یا حتی مسئول حل مشکلاتی هستند که ممکن است مانع عملکرد تیم شود. آنها برنامههای زمانی تنظیم میکنند، روشهای اجرایی را به وجود میآورند و حتی بودجهای برای پروژهها و برنامهها پیشنهاد میدهند.
واضح است که تیمهای مهندسی انواع مختلفی دارند و وظایف مدیران مهندسی میتواند بسته به تخصص هر تیم با دیگری متفاوت باشد. بااینحال، مدیریت تیم مهندسی معمولا با برنامهریزیهای دقیق و ایجاد مفاهیم کلی برای توسعه طراحیها و محصولات جدید همراه است. آنها معمولا مسئولیت پیشنهاد بودجه برای محصولات و برنامهها و همچنین شناسایی نیازها و الزامات تیم به تجهیزات، نیروی انسانی و آموزش را به عهده دارند.
مدیران مهندسی کارمندان را استخدام کرده و برای پیشبرد اهداف تیم و بررسی صحت روش کار، آنها را تحتنظر میگیرند. علاوه بر ارتباط با اعضای تیم مهندسی، یک مدیر باید هماهنگیهای لازم را با سایر مدیران و پیمانکاران انجام دهد. همچنین از این نقش انتظار میرود که هر مشکلی را که مانع تکمیل محصول یا هر برنامه دیگری میشود، حل کند. پس وظایف مدیر تیم مهندسی را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- هماهنگی و هدایت پروژهها
- جهتدهی، بازبینی و تایید طراحی محصول
- استخدام کارکنان
- سیاستگذاری و اجرای سیاستها
- تهیه بودجه
- تحلیل تکنولوژی، منابع موردنیاز و تقاضای بازار
برای مدیریت تیم مهندسی به چه مهارتهایی نیاز داریم؟
عوامل زیادی در موفق بودن مدیریت تیم مهندسی تاثیرگذار است. اما گالوپ طی یک نظرسنجی از ۸۰ هزار مدیر، به نتایج جالبی دست پیدا کرد. محققان در این مطالعه دریافتند که مدیران عالی میتوانند ویژگی منحصربهفرد اعضای تیم خود را کشف کرده و روی آن سرمایهگذاری کنند. دستیابی به چنین موقعیتی در مدیریت تیم مهندسی، نیازمند مهارتهایی است که باید درون مدیر وجود داشته باشد. این مهارتها عبارتاند از:
- دانش فنی: بیشتر مدیران مهندسی پیشزمینه مهندسی و مدرکی از یکی از رشتههای مهندسی دارند. مدیر مهندسی باید دانش بهروزی از فرایندهای مهندسی و فناوریهای نرمافزاری مانند کدنویسی یا روششناسی داشته باشد. مدیران مهندسی با دانش فنی توانایی بیشتری در یافتن راهحل و ارتباط با اعضای تیم برای انجام کارها دارند.
- گرد هم آوردن تیم برای حل مشکلات: مدیران مهندسی عالی برای حل مشکلات تیمی و رسیدن به آیندهای بهتر، از خود اعضای تیم کمک میگیرند. آنها با استفاده قدرت ارتباطات خود، به اعضای تیم نزدیک میشوند، استعدادهای آنها را شناسایی میکنند و آنها را در جهت حل مشکلات تیم و رسیدن به اهداف به کار میگیرند.
- توانایی انتقاد سازنده: مدیریت افراد میتواند کار بسیار دشواری باشد و برقراری ارتباط خوب و موثر یکی از مهارتهای مهم و ضروری در مدیریت تیم مهندسی است. معمولا بیشتر مدیران از اصلاح کارمندان خود سر باز میزنند. در صورتی که یک مدیر موفق کسی است که بتواند با تدبیر کافی، از اعضای تیم خود انتقاد کند.
- اعتمادسازی: یک مدیر عالی باید بتواند اعتماد اعضای تیم را به خود جلب کند و مسئولیت همهچیز را هم در مواقعی که کارها بهدرستی پیش نمیرود و هم در مواقع موفقیت، به عهده بگیرد.
- مدیریت پروژه: مدیران مهندسی علاوه بر نظارت بر کار تیم، باید بتوانند با تفکر استراتژیک خود از ابتدا تا انتهای پروژهای را برنامهریزی و نظارت کنند. تخصیص منابع و بودجهبندی، هماهنگی ارتباطات بخشهای مختلف و اطمینان از رسیدن به برنامهریزی از جمله این کارها است.
- هوش هیجانی: توانایی شناسایی و مدیریت احساسات خود و دیگران، تعریف هوش هیجانی از دیدگاه روانشناسی امروز است. مدیرانی که بتوانند رفتار خود را با احساسات اعضای تیم هماهنگ کنند و الهامبخش آنها باشند، قطعا رهبران موثرتری خواهند بود. صحبت کردن با افراد و گوش دادن به حرفهای آنها میتواند مصداق بارز همدلی باشد.
- اولویتبندی وظایف: مدیر مهندسی باید نقشهای یک پروژه و وظایف هرکدام را بهوضوح مشخص کند و حتی توانایی اولویتبندی آنها را داشته باشد.
- توانایی تصمیمگیری: برخلاف بسیاری از نقشهای مهندسی که پاسخهای واضح و مشخصی به مشکلات روزمره ارائه میدهند، موقعیتهای مدیریتی اغلب به قضاوت نیاز دارند. یادگیری نحوه ارزیابی موقعیتهایی که پاسخهای درست یا غلط مشخصی ندارند (مانند چگونگی تخصیص منابع) یک مهارت کلیدی است که مدیران مهندسی عالی به آن نیاز دارند.
چگونه ممکن است در مدیریت تیم مهندسی شکست بخوریم؟
شکست تنها مختص مدیران جدید نیست و هرکسی با هر سطح از مهارت و سابقه فعالیتی ممکن است در هر لحظه از زندگی شغلی خود با شکست مواجه شود. فکر کردن در مورد علت شکست و حتی استفاده از تجربیات شکست دیگران قطعا تاثیر بهسزایی در نتیجهبخش بودن مدیریت تیم مهندسی دارد. شاید هیچکس رمز موفقیت مدیریت تیم مهندسی را نداند، اما مواردی وجود دارند که شکست آن را تضمین میکنند. از جمله این عوامل شکست میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کدنویسی مداوم
مدیریت تیم مهندسی بهخودیخود یک کار پرمشغله و چالشبرانگیز است. پس مدیر باید تمرکز خود را تنها روی مدیریت تیم مهندسی بگذارد و انجام کارهای عملیاتی را به اعضای تیم خود بسپارد. اما ممکن است بعضی از سازمانها از شما بخواهند تا هم قسمتی از برنامهنویسیها را انجام دهید و هم بهعنوان مدیر و هماهنگکننده فعالیت داشته باشید. این کار قطعا شکست را در هر دو نقش بهدنبال خواهد داشت.
از طرفی، کدنویسی چالشهای کمتری نسبت به مدیریت تیم دارد و شما هرزمان که در مدیریت با چالش مواجه شوید، احتمالا آن را رها کرده و به سراغ همان کاری میروید که با تلاش کمتر انجام میشود. این همان منطقه امن شما است که در آن راحتتر هستید. پس با کدنویسی مداوم نمیتوانید به هدف اصلی خود در مدیریت تیم مهندسی برسید.
تمرکز کامل روی کار، نه افراد
شما بهعنوان یک مدیر تیم مهندسی دو وظیفه مهم رشد تیم و ایجاد ارزش برای کسبوکار را بر عهده دارید. از طرفی شما باید این دو وظیفه را طوری اولویتبندی کنید که رشد تیم باعث ایجاد ارزش برای کسبوکار شود. تصویری که از ایجاد ارزش بهطور معمول در ذهن ما نقش میبندد، به سرانجام رساندن پروژهها، پیادهسازی ویژگیهای جدید، رفع مشکلات و… است. درست است که انجام چنین کارهایی به فرد احساس ارزشمند بودن میدهد، اما این موارد تنها نصفی از وظایف مدیریت تیم مهندسی هستند. پس قرار دادن تمام تمرکز روی انجام کارها لزوما از شما یک مدیر موفق نمیسازد.
نیمه سختتر وظایف شما بهعنوان مدیر تیم ارتباط گرفتن با افراد و پروبال دادن به آنها است. در واقع شما نهتنها باید از نظر فنی راهنمای تیم خود باشید، بلکه باید بتوانید به آنها انگیزه داده و روحیه آنها را تقویت کنید. داشتن جلسات تکنفره، گوش دادن به صحبتها و راهنمایی آنها میتواند در این کار بسیار کمککننده باشد.
بهنظر میرسد مهارتهای نرم، مهارتهای سختتری هستند و اگر شما این بخش از شغل خود را نادیده بگیرید، قطعا ارزشهای زیادی را از دست خواهید داد. در این صورت، شاید بعضی از کارها بهینهتر انجام شوند، اما پیشرفت واقعی و رشد تیم حاصل نخواهد شد. به یاد داشته باشید که اثربخشی و ارزش نهایی از اعضای تیم شروع میشود، نه کار آنها.
سنجش ارزش خود با خروجیهایتان
در شغلهای غیرمدیریتی میتوانید بهراحتی ارزشی را که ایجاد میکند، با خروجی کارتان اندازهگیری کنید. بهعنوان مثال، به پایان رساندن دو داستان، حل یک مشکل خیلی سخت، انجام چندین آزمایش و… کارهایی هستند که نتایج ملموس و واضحی دارند. اما در جایگاه مدیریت تیم مهندسی سنجش ارزش کار به نسبت دشوارتر است. وظایف شما بهعنوان مدیر بهطور دقیق مشخص نیست. پس باید برای خود وظایفی را مشخص کنید و آنها را بهعنوان ارزش افزوده در نظر بگیرید.
کار شما ممکن است تخصیص بودجه، تهیه گزارش، ایجاد چندین فایل ارائه و… باشد، ولی این کارها لزوما تعریفکننده شغل و ارزش شما نیستند. کار شما در حقیقت در کار تیمتان منعکس میشود. دستیابی آنها به اهدافشان دقیقا همان هدف نهایی شما است و حتی ارزش شما در نهایت با موفقیت اعضای تیم اندازهگیری میشود. پس تمرکز خود را باید روی تیم و هرچیزی که آنها نیاز دارند، بگذارید.
انتظار داشتن بدون بیان کردن
آیا انتظارات روشنی در مورد آنچه که اعضای تیم باید انجام دهند، دارید؟ آیا انتظارات خود را به آنها گفتهاید؟ بیشتر اوقات فکر میکنیم که ذهن دیگران هم شبیه ما کار میکند. ممکن است تصور کنیم اگر همزمان به یک مجموعه داده با اطلاعات یکسان نگاه کنیم، به نتیجه یکسانی خواهیم رسید. اما واضح است که این تصور درست نیست و تا وقتی انتظارات خود را بهصورت شفاف بیان نکنیم، میتواند سوءتفاهمهایی به وجود آورد.
با این تفاسیر، زمانی که وظایف را تقسیم و کار را به دیگران واگذار میکنید، باید مطمئن شوید که انتظارات خود را بهعنوان مدیر تیم مهندسی برای آنها بیان میکنید. بسیاری از اوقات انتظاراتی در ناخودآگاهمان وجود دارد که تا زمانی که برآورده نشده باشند، نمیدانیم که آنها را داریم. در این شرایط ممکن است شما کاملا از اعضای تیم خود ناامید شوید. برای جلوگیری از قرار گرفتن در چنین شرایطی باید زمان بگذارید، انتظارات خودآگاه و ناخودآگاهتان را بفهمید و سپس آنها را بهصورت واضح و شفاف برای تکتک اعضای تیم خود بیان کنید. بیان واضح انتظارات وظیفه و مسئولیت شما در قبال تیم و در جایگاه مدیریت تیم مهندسی است.
وعده دادن بدون اطلاع تیم
تصور کنید شما مدیر جدیدی هستید و میخواهید رئیس خود را تحتتاثیر قرار دهید. در این صورت ممکن است قولهایی به او بدهید که انجام آن از توان تیم شما خارج است. حتی در صورتی که تیم شما بتواند تحتفشار و تلاشهای شبانهروزی تعهداتی را که شما دادهاید به سرانجام برساند، بلخره آنها خسته شده و ممکن است تیم یا حتی سازمان را ترک کنند.
شما باید از تیم خود محافظت کنید. پس نیازی به انجام کارهای قهرمانانه و دادن پاسخ سریع به رئیس، مشتریان یا شرکای تجاری نیست. برای تیم خود کمی زمان بخرید و آنها را هم در دادن وعده و تعهدات کاری شریک کنید. در این صورت بهتر از قبل میتوانید مشتریان را تحتتاثیر قرار دهید و راهحلهای بهینهتری پیدا کنید.
رهبری اشتباه
در بسیاری از مواقع رهبران باید با تیم همراه شوند و آنها را هدایت کنند. اما هدایت بیش از حد تیم معمولا افراد را به سمتی میبرد که دیگر قادر به انجام مستقل کارها نیستند و تمام وظایف را باید با دستور و راهنمایی شما انجام دهند. در این صورت شما گروهی ایجاد کردهاید که ناکارآمد است و کارها را بدون فکر و تنها بر اساس دستور شما انجام میدهد.
رهبر باید الهامبخش تیم باشد. او تصویر مقصد برای اعضای تیم ترسیم کرده و بهجای جهت دادن، مسیر درست را تعیین میکند. تنها یک رهبر الهامبخش است که میتواند حس مشترکی از هدف و معنا به تیم القا کند و از طریق تعیین ماموریت، استراتژی و اهداف، زمینهای فراهم آورد که افراد بتوانند حتی بهتنهایی تصمیمات خوبی بگیرند.
اجتناب از گفتوگوهای سخت
در جایگاه یک مهندس، احتمالا تاکنون بحثوجدلهای زیادی با دیگران در مورد یک پروژه، طراحی، انتخاب فناوری، تکنیکهای کدنویسی و… داشتهاید. در این موارد معمولا برای حل تعارضها به رئیس خود مراجعه میکنید و از او راهحل میخواهید. اما اکنون شما خود مدیریت تیم مهندسی را به عهده دارید. پس افراد برای حل این مشکلات و هنگام بحثوجدلهایشان به شما مراجعه میکنند. در این شرایط ممکن است ذهن شما بهدنبال توجیهاتی برای فرار از این بحثها باشد. اما این لحظه دقیقا همانجایی است که شما باید مهارت خود را برای حل تعارض آزمایش کنید. این بهترین فرصتی است که میتوانید سازمان را تغییر دهید و خود و افرادتان را رشد دهید. برخورد مثبت با این شرایط راز ایجاد یک تیم بسیار کارا است.
پس از این موقعیتهای بهوجودآمده استفاده کنید و مهارت خود را در گفتوگوهای پرچالش ارتقا دهید. تنها راه یادگیری این مهارت مانند بسیاری از مهارتهای دیگر، انجام آن است. با خواندن مقالهها و کتابهای متنوع هم میتوانید چند تکنیک خوب برای چنین شرایطی یاد بگیرید. بعضی از این تکنیکها عبارتاند از:
- در سریعترین زمان ممکن به موضوع رسیدگی کنید. هرچقدر بیشتر طول بکشد، قطعا مکالمه هم سختتر شد.
- به چگونگی آغاز مکالمه و نتیجهای که میخواهید از آن بگیرید، فکر کنید و واکنشها و سوالات افراد را حدس بزنید.
- مکالمه را روی رفتار یا اعمال شخص متمرکز کنید، نه خود او.
- زمان و مکان مناسبی برای انجام گفتوگو انتخاب کنید.
- البته که پیشگیری بهتر از درمان است و شما میتوانید با برگزاری منظم جلسات تکنفره و حل مسائل کوچک از بروز مشکلات بزرگتر جلوگیری کنید.
متوقف کردن یادگیری
قطعا سالهای زیادی از عمر خود را صرف یادگیری جدیدترین فناوریها، ابزارها، زبانها و چارچوبها کردهاید تا به یک مهندس عالی تبدیل شوید. این روند با رسیدن به مدیریت تیم مهندسی نباید متوقف شود. مدیریت یک مهارت، یک هنر و یک تمرین است. این توانایی را شما میتوانید با گذشت زمان به دست آورید و برای رسیدن به آن باید همانقدر که برای مهندسی تلاش کردهاید، سعی کنید.
در مورد هرکدام از وظایف مدیریت تیم مهندسی، چندین کتاب و مقاله چاپ شده است که میتوانید آنها را مطالعه کنید. شرکت در کنفرانسها و وبینارها میتواند ایدههای جذابی به شما بدهد. مدیران زیادی در سراسر جهان وجود دارند و از این تعداد، تنها کسانی که روند یادگیری و مطالعه خود را ادامه دادهاند، توانستهاند خود را از دیگران متمایز کنند.
کلام آخر
موفقیت در مدیریت تیم مهندسی راههای گوناگونی دارد. تاکنون مدلها و ساختارهای متعددی برای مدیریت ایجاد شدهاند، اما همه ما میدانیم که تنها یک راه قطعی و درست برای مدیریت و رهبری تیم وجود ندارد. بااینحال، عواملی هستند که شکست مدیریت تیم مهندسی را تضمین میکنند. با دانستن این عوامل و پرهیز از آنها میتوانید احتمال شکست خود را کاهش داده و شانس موفقیت خود را بیشتر کنید. به نظر شما چهچیزهای دیگری شکست قطعی تیم را به همراه دارد؟ تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.